با من بمان!

وقت قرار شد من بی قرار تو باشم ناگهان تو شدی تنها قرار زندگیم

با من بمان!

وقت قرار شد من بی قرار تو باشم ناگهان تو شدی تنها قرار زندگیم

پریشانی

چرا اینجوری شدی؟؟ 

چرا بد شدی؟؟ 

چرا نق میزنی؟؟ 

چرا آزارش میدی؟؟ 

چرا میرنجونیش؟؟ 

چرا رها ؟؟ 

ها؟؟ 

چرا ؟؟ 

تو که اینجوری نبودی دختر!! 

یادت شده گذسته ت رو؟؟ 

چقد برا بدست آوردنش تلاش کردی؟؟  

چقد به خدا التماس کردی؟؟ 

چقد به امام رضا التماس کردی؟؟

چقد نظر کردی؟؟ 

چقد به بابا التماس کردی؟؟ 

چقد شبا تا صبح بیدار موندی و گریه کردی؟؟  

چه شب و روزهای ظلمانی رو پشت سر گذاشتی؟؟ 

همه اینارو یادت شده؟؟ 

تو چت شده ؟؟ 

تو که نق نقو نبودی؟؟ 

اینجوری داری جواب لطف خدارو میدی؟؟ 

اینجوری شکر گذاری؟؟ 

اینجوری به امام رضا قول دادی خوشبختش کنی؟؟ 

اینجوری میخوای پشت و پناهش باشی؟؟ 

اینجوری میخوای کنارش زندگیتونو بسازی؟؟ 

اینجوری میخوای سرفرازش کنی؟؟ 

اینجوری میخوای بهش اعتماد به نفس بدی؟؟ 

نه رها داری اشتباه میری 

داری بد جوری کج میری 

این راه تهش ناکجا آباده 

برگرد 

برگرد و گذشته ت رو ببین 

مغرور شدی؟؟ 

نه! 

پس چی؟؟ 

 تو چت شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد